خنجر از پشت
🗡 عزیزان من، ما خواهیم مرد و باید بهزودی پاسخ بدهیم چرا لبخند زدیم در رو و خنجر زدیم از پشت. باید بگوییم چه شد ترسیدیم. چرا روبروی کسی که میخواهیم پشتِ سرش چیزی بگوییم، جز ارادت متاعی نداشتیم. سالها پیش شعری گفته بودم که در آن بیتی با چنین مضمونی بود. گویی به شاعران وحی میشود. زنده میبینمش: خنجر از پشت نخوردیم، چرا میترسیم / از دو دستی که به صدرای ارادت گیرند؟
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۲ ساعت 19:56 توسط ابرمیم
|