نوعی از گردشگری با عنوان گردشگری کتاب وجود دارد که قطعاً اجرای آن در کشورمان با استقبال مواجه خواهد شد. راه رسیدن به آن از آشنایی با آثار شاخص بزرگان فرهنگی ایران عزیزمان می‌گذرد. عطار نیشابوری از استوانه‌های ادبیات فارسی و عرفان ایران، بلکه جهان است. شهرت عطار تا آنجاست که استاد ما می‌گفت ویکتور هوگو کتاب بی‌نوایان و شخصیت ژان‌وال‌ژان را، که تحولی شگفت‌آور پیدا کرد، از روی داستان‌های تذکرةالاولیاء و تحولات عمیق شخصیتی آدم‌های آن ساخته. عطار شش اثر به نظم و شعر دارد و یک کتاب به نثر که آن تذکرةالاولیاء است.
درباره عطار افسانه‌های زیادی هست. از جمله می‌گویند وقتی مغول سر او را در 618 ق برید، با آن سرِ بریده بالای کوه دوید و کله را در دست گرفت و شعر گفت! نام آن مثنوی هم شد بی‌سرنامه. که البته مورد تأیید پژوهشگران نیست. داستان‌های شگفت‌آور تذکره نیز گاه ظاهراً از محدودۀ عقل و منطق بیرون می‌زند و خواننده برای پذیرش آن مجبور است در مبانی دینی تأییداتی برای آن‌ها بیابد و با چاشنی تأویل آن‌ها را بخواند.
برای عطار نیز مانند شخصیت‌های تذکره تحولی شگفت ذکر کرده‌اند. گفته‌اند گدایی در مغازۀ داروفروشی او آمد و چیزی از او خواست. عطار نداد. گدا گفت تو که مال نمی‌توانی بدهی، چگونه می‌توانی جان بدهی؟ من این‌گونه جان می‌دهم: کفشش را گذاشت زیر سرش و مرد. عطار متحیر شد و راهش را به عرفان کشاند. این نیز پذیرفتنی نیست، چون خود عطار در مقدمه این کتاب می‌گوید از کودکی با این متون و اشخاص انس داشته‌ام. کتاب با ذکر امام صادق علیه‌السلام به جهت تبرک آغاز و با حسین منصور حلاج در بخش هفتاد و دوم پایان می‌پذیرد. در مجموع کتاب لذیذی‌ست، اگرچه هنگام خواندنش باید قدری احتیاط را نیز همراه خود داشته باشیم.
موضوع کتاب نیز ذکر حالات و سخنان بزرگان عرفان و تصوف است. عطار چندین هدف از این گردآوری را نقل می‌کند که اهم آن‌ها یادآوری و مددرسانی به راهیانِ الهی‌ست. می‌خواهد بگوید شما نیز می‌توانی پای در این راه بگذاری و به دیدار خداوند برسی. می‌دانید که اهل‌بیت علیهم‌السلام بسیاری از این صوفیان را مردود دانسته‌اند و عقایدشان را فاسد می‌دانند. شاید دلیل اصلی این انحراف بزرگ جداشدن از مسیر وحی باشد، هرچند عده‌ای از آن‌ها پایبند شرعیات و تعالیم نبوی بوده‌اند. مثلاً حسن بصری مقابل امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه منبر داشت و از خودش فتوا می‌داد یا سفیان ثوری مدام با امام صادق علیه‌السلام در حال جدل بود یا ابوهاشم کوفی مورد لعن امام صادق علیه‌السلام بوده.
خلاصه که حرف درباره صوفیه و عرفای این‌شکلی فراوان است. در عین حال سخنان‌شان جذاب است و از نگاه هنری و حتی تعلیمی نیز حاوی نکات فراوانی‌اند. شکل حکایت‌گونۀ کتاب جذابیت آن را بیشتر کرده. عطار جانِ سوخته‌ای داشته و در این سخنان در پیِ دارویی برای درد خود بوده. امیدوارم آشنایی با این آثار به دنیا و آخرت ما کمک کند و دوایی برای دردهای ما باشد.