شاید بزرگ‌ترین مشکل مذهبی‌ها، عُجب و غرور و خودبینی و ارزیابی بالا از پایگاه معنوی خودشان است. چنین می‌پندارند که از امتیازهای ویژه‌ای برخوردارند و امکان دارد مثل فرعون و نمرود کوس انا ربکم الاعلی زنند.

در واقع قصه فرعون قصه‌ای برای خواندن و سرگرمی نیست. ما در خودمان فرعون و نمرود و موسی و ابراهیم داریم و تنها در میدان عمل روشن می‌شود موسی به میدان می‌آید و بندگی خدا را می‌کند یا فرعون بر تختِ دشمنی با خدا تکیه می‌زند و فریاد و ادعای خدایی طرح می‌کند.

انسان موجودی بسیار ارزشمند و شگفت و پیچیده است. جای آن دارد انسان تمام کارهای زندگی خود را رها کند و ساعتی در همین معنی بیندیشد که اکنون فرعون است یا موسی؟ نمرود است یا ابراهیم؟ از طایفه‌ی ابوسفیان است یا در پیِ ولای محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله؟

اگر ما درنیابیم خدا را می‌پرستیم یا بت‌های وجودمان را شبیه خدا تراشیده‌ایم، چه کسی می‌تواند این شرک‌های پنهان و من‌های نهان و خلاف‌های آشکارنشده را برایمان مبرهن کند؟