جملاتِ مورددار

به این سه نمونه نگاه کنید:

• علاوه بر بررسی متن اصلی، یک ویراستار باید وضعیت پاورقی را نیز مورد بررسی قرار دهد.

• تروریست‌ها این بار شهر الانبار را مورد اصابت موشک‌های خود قرار دادند.

• دوستان ما هر بار ما را مورد عنایت قرار می‌دهند!

هر وقت به کلمه «مورد» مخصوصاً در قسمت فعل برخوردید، توقف کنید و بنگرید که آیا می‌شود آن را حذف کرد یا نه. به جز جمله سوم که حالت طنز و کنایه دارد، بقیه نمونه‌ها را می‌توان ساده‌تر نیز نوشت و این جمله‌ها را کوتاه و معنی‌دار کرد:

• علاوه بر بررسی متن اصلی، یک ویراستار باید وضعیت پاورقی را نیز بررسی کند.

• موشک‌های تروریست‌ها این بار به شهر الانبار اصابت کرد.

پیشنهاد واژه: مدرسه‌دار

آیا قشنگ‌تر نیست به جای شهردار مدرسه بگوییم: مدرسه‌دار؛ همان‌طور که به جای رئیس شهر گفتیم: شهردار؟ به همین ترتیب به جای شهردار منطقه و ناحیه بگوییم: منطقه‌دار و ناحیه‌دار.

حتی اگر این پیشنهاد را نپذیرفتیم، کمی به ساختار و معنی واژه‌ها بیندیشیم. زبان فارسی پر از امکانات است. محدودش نکنیم.

نرخ یا میزان؟

❌ نرخ رشد جمعیت در کشور منفی شده است.

✅ نرخ دلار همچنان رو به کاهش است.

🔻🔻🔻

توصیه می‌شود عزیزانی که کارهای آماری می‌کنند و از آن گزارش ارائه می‌دهند، یک بار برای همیشه واژهٔ نرخ را در جای درست خود به کار ببرند. مثلاً به جای آن‌که بگوییم نرخ بیکاری کم یا زیاد شد، باید گفت میزان بیکاری. به جای نرخ در چنین جملاتی می‌توان با توجه به ساخت جمله از میزان، مقدار، درصد و مانندهایشان استفاده کرد.

واژه نرخ در فارسی در معنای بها، قیمت، ارزش و مانندهایشان به کار می‌رود و استفاده از آن در گزارش‌های آماری مانند مثال بالا، گرته‌برداری سطحی مترجمان است. آقای ابوالحسن نجفی در کتاب غلط ننویسیم توضیحات خوبی در این زمینه فرموده‌اند. خدایش بیامرزد.

ویراستاریت

در روزهای گرم تابستان نودوسه، سه‌شنبه‌های نیم‌خوشی داشتم. کلاس ویراستاری استاد صلح‌جو در شهر کتاب مرکزی تهران واقع بود و تا آخر نیز برایم بی‌رونق نشد. قصه‌ای از حاضرجوابی ادبا در آن محفل شنیدم که اشتباهاً بی‌ادبی‌اش کم بود!

وقتی صحبت از پسوند «ئیّت» عربی شد، ایشان خاطره‌ای گفتند. مطلعید که برخی از ویراستاران پیوند این مصدرساز را با واژه‌های فارسی جایز نمی‌دانند، هرچند برخی نام تصرف فارسیانه بر آن می‌نهند. به درستی و نادرستی این‌ها کاری ندارم.

جناب صلح‌جو نقل می‌کرد از یک استاد ادبیاتی درباره واژه خوبیت پرسیده بودند. ایشان نیز با رندی تمام پاسخ داده بود: «عین خریت است!» حالا معلوم نیست ساخت خوبیت و خریت یکی است یا استعمال خوبیت کاری خرانه است یا هر دو، و نه هیچ کدام. بخشی از هنر ادیبانه سخن کژتاب و چندپهلو گفتن و بر مرزهای مفاهیم مخاطب حرکت کردن است.