🚩 رسم این است که در این عالم هر که مدعایی دارد، پرچم را به دستش بدهند تا بعداً نگوید من اگر صاحب فلان کار بودم، چنین و چنان می‌کردم. این معنی در سر من بود تا اینکه چند روز پیش دو روایت با این مضمون دیدم. واقعیت این است شما هر قدر هم بخواهی از چپ و راست به نظام‌هایت اصلاحیه و وصله‌پینه بچسبانی، کار دست کسی دیگر است. عمری بود، دلایلم را می‌نویسم. فعلاً این دو روایت تقدیم شما:

روایت اول: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَا يَكُونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّى لَا يَبْقَى صِنْفٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا وَ قَدْ وُلُّوا عَلَى النَّاسِ حَتَّى لَا يَقُولَ قَائِلٌ إِنَّا لَوْ وُلِّينَا لَعَدَلْنَا ثُمَّ يَقُومُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ الْعَدْل‏.

📚 الغيبة للنعماني، ص274 / ح53.

🔸ترجمه روایت اول: از امام صادق عليه‌السلام: اين كار (قيام قائم عليه‌السلام) رخ نخواهد داد تا آنكه هر گروه و دسته‌اى حكومت بر مردم را به دست گيرد تا كسى نگويد: اگر حاكم مى‌شديم، عدالت را مى‌گسترانديم. بعد از اين، قائم حق و عدل‌گستر قيام مى‌كند.

روایت دوم: [الفضل] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سُفْيَانَ الْجَرِيرِيِّ عَنْ أَبِي صَادِق‏ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: دَوْلَتُنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَنْ‏ يَبْقَ أَهْلُ‏ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مُلِّكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مُلِّكْنَا سِرْنَا مِثْلَ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ.

📚 الغيبة (للطوسي)، ص473 بسنده عن کتاب الفضل بن شاذان. و نیز الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد (للمفید)، ج‏2، ص385 به سند دیگر.

🔸 ترجمه روایت دوم: از امام باقر عليه‌السلام: همانا دولت ما پايان دولت‌هاست، و هيچ خاندانى باقى نمانند كه سهمی از دولت و سلطنت داشته باشند جز اينكه پيش از (حکومت) ما به سلطنت رسند، تا اينكه چون راه و روش حکومت ما را ببينند، نتوانند بگويند: اگر ما به سلطنت می‌رسیدیم، مانند ايشان رفتار می‌كرديم، و همين است (معناى) گفتار خداى تعالى: «و پايان كارها از آنِ پرهيزكاران است»