گشتم از پایین پا بیایم. نزدیک نماز بود. دور ضریح خلوت نیست. رسیدم پایین پا. یک صف کوچک و یک خادم پربه‌دست. ویلچری‌ها هم از همین سمت می‌آیند. از کرونا هم هیچ خبری نیست. همه همه‌جا را دو لپی ماچ می‌کنند. چقدر گفتند حتماً کارت واکسن دوزبانه بیاورید. یک نفر هم نگفت خرت به چند. گفتم حالا که از سمت مریض‌ها آمدم مریضم را بگویم که مرد. بگویم به ما گفته بودند تو باب‌الحوائجی. گفتم و