اگر «عدالت» نهادن هر چیز در جای خود باشد، چه کسی جز امام علیه‌السلام این را می‌داند تا انجامش دهد؟ منظورِ بیشترِ ما از عدالت محرومیت‌های خودمان از چیزهایی‌ست که برخی دارای آنند!

این تصور از عدالت همان چیزی است که موجب شد علی علیه‌السلام را به حکومت برسانند تا حقّ آنان را از بیت‌المال بستاند. علی علیه‌السلام نیز از همین رو فرمود به سراغ دیگری بروید. وقتی اصرارها بالا گرفت به‌ناچار مسئوایت را پذیرفت. می‌دانست این جماعت نمی‌دانند باید هزینه بدهند، نه این‌که طلبکاری چیزی باشند.

برای آنان کارکرد ذوالفقار حضرت امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه در همین ستاندنِ مال‌شان از زورمندان بود. این‌گونه بود که حکومت او نیز راه به جایی نبرد. بیعت‌کنندگان وقتی دیدند در این حکومت باید هزینه بدهند، دسته‌دسته او را تنها نهادند تا شد آنچه شد!

آیا این روایت را شنیده‌ای که اگر مردی به خاطر زیبایی یا داراییِ زنی با او ازدواج کند، خداوند جمال و مال را از آن زن می‌گیرد؛ ولی اگر برای ایمانِ او با او زناشویی کند، جفتِ این‌ها نصیبِ او خواهد شد؟ آنان حضرت را نه برای افزایش ایمان و محکمیِ دینِ خود، بلکه برای دنیای خود طلبیدند. می‌خواستند علی سلام‌الله‌علیه شمشیر بزند و قسمتِ آنان از فتوحات جهان اسلام و غنایم جنگ‌ها را بستاند. ولی او همان اول فتوحات را تعطیل کرد!

من هم اهلِ هزینه‌دادن نیستم. گمان نکنید فرشته‌ای یا صحابه‌ای وفادارم.