مجری از مهمان می‌پرسد «آیا یمنی‌ها در این اندیشه و خیال نیستند که زندگی مجللی فراهم‌شان آید؟ «یعنی مثلاً العیش فی ناطحات سحاب» مثلاً در آسمان‌خراش‌ها زندگی کنند؟»

ترکیب «ناطحات سحاب» به‌زیبایی به آسمان‌خراش ترجمه شده است. نطح در عربی به معنی گاو یا حیوانی‌ست که به دیگری شاخ بزند. «ناطح» اسم فاعل آن است و در فارسی «شاخ‌زننده» و «شاخ‌زن» می‌تواند باشد. الف و ت نیز علامه جمع مؤنث است. در عربی بر خلاف فارسی ترکیب‌ها از لحاظ شمار و جنس تابع هم‌اند و به همین خاطر هم ناطح به صورت جمع آمده است، هم سحاب.

«سحاب» آسمان نیست، ابرهاست. مفردش «سحب» است. سحب یعنی کشیدن و شاید چون در آسمان به دست باد از این سو به آن سو کشیده می‌شوند به آن «سحاب» یعنی «کشیده‌شده‌ها» می‌گویند. در قرآن آمده است: «و السحاب المسخر بین السماء و الارض»؛ ابرهایی که میان زمین و آسمان در تسخیرند.

بنابراین برگردانِ تحت‌اللفظیِ این ترکیب می‌تواند «شاخ‌زنندگان ابرها» باشد. چون شاخ‌زدن به جراحت و شکافتن منجر می‌شود، می‌توان به علاقه‌ی مایَکون ناطح را خراشنده گفت. ابرها هم که در آسمان‌ها کشیده می‌شوند و ممکن است آسمان ابر داشته باشد یا نداشته باشد. پس خراشنده‌ی آسمان‌ها یا ترکیب مغلوب آن، یعنی «آسمان‌خراش» برابری زیبا از این ترکیب بدیع عربی است. هرچند فعلاً یمنی‌جماعت دغدغه‌ی خراشاندن آسمان با ساختمان ندارد، سرِ عروج به آسمان با ستیز برابر زورگویان دارد.