حرفِ بنیعباس
🔺 حرفِ بنیعباس این بود که ما پیروِ اهل بیتیم و کسی را برخواهیم گزید که مورد رضای آل محمد علیهمالسلام باشد. بنیعباس تاب امامان را نیاورد و مانند بنیامیه آنها را کشت. آنها از ایرانیها استفاده ابزاری کردند و پس از استقرار، آنان را از سر راه برداشتند. با وجود این نتوانستند از سابقه حکومتداری آنان و تجربههای پیشینشان بیبهره بمانند.
🔺 سرکوب شدید امامان کار را به محاصره آنان در پادگان کشاند و آخرین آنان تا امروز از دیدهها غایب است. عباسیان جدا از پیروان امامان، شش امام را با روشهای مختلف کشتند. در آن روزگار قیامهای زیادی شد و برخی از آن قیامها از تأییدات امامان نیز بهرهمند شد. مثلاً اینگونه آمده که امام صادق علیهالسلام دوست داشته مخارج خانوادۀ ساداتی را بدهد که علیهِ بنیعباس قیام کند. البته هیچ گزارشی از شرکت امامان در قیامها ثبت نشده و گویا در مجموع تقیه دلیل آن بوده، هرچند آنها پیش روی خلفای عباسی بسیار منتقد و حقطلب بودهاند.
🔺 بنیعباس نسبِ خود را از هاشمیان و قریشیان میدانستند و به عباس، عموی پیامبر علیهوآلهالسلام، منسوب بودند. عبدالله بن عباس راویِ مشهور و مفسرِ نامبردارِ اسلام است که جدّ ابراهیم و منصور و سفاح، مؤسسان خلافت عباسی است. این جماعت پشتدرپشت علیهِ امویان مبارزه کردند. در تواریخ ذکر شده که برخی از آنان مانند محمدبنعلی، نوۀ عبداللهبنعباس، ادعای امامت نیز داشتهاند. همین محمدبنعلی در اولین سالِ سهرقمیِ اسلام، 100قمری، دعوتگرانی به خراسان و عراق فرستاد تا مردم را به آلمحمد بخوانند. اینجا منظور از آلمحمد روشن میشود که همین محمدبنعلیست، نه محمدبنعبدالله رسول گرامی خداوند. نزدیک به سه دهه از مردم خمس و هدیه گرفت و کمکم قدرت و ثروتشان بیشتر شد.
🔺 عباسیان بر موجِ عدالتخواهی و ظلمستیزی و اهلبیتخواهیِ مردم سوار شدند و از فضایی که علیهِ بنیامیه به خاطر جنایتهای بزرگِ آنان بهویژه در دوره یزید پیش آمده بود بهترین بهره را بردند. در میان اقوام مسلمان، ایرانیها بیشترین مطالبه را داشتند و به همین خاطر ابومسلم از ایران سپاهی بزرگ فراهم کرد تا آنان را بر تخت بنشاند و در اولین فرصت کشته شد. ماجرای گندهترشدنِ قهرمان از شاه اینجا نیز مکرر شد. پس از این اتفاقات و استقرار عباسیان، قیامهای بسیاری از ایران و عراق ترتیب داده شد که هیچکدام سودی نداشت و هر روز فشار بر علویان و شیعیان بیشتر شد.
🔺 از شگردهای بنیعباس توجه به علوم برای سرگرمسازی دانشمندان از مسئله اصلی حکومت یعنی نظام سیاسی بود؛ مسئلهای که در روزگار صدر اسلام و بنیامیه بارها گریبان حکومتها را گرفت و آنها را سرنگون کرد. به هر حال ویژگی اصلیِ حکومت بنیعباس فریب بود. آنان با تشبه به نسل پیامبر کوشیدند مردم را همپای خود کنند و حکومت را، که در صورت همراهی مردم ملکِ طلقِ اهلبیت علیهمالسلام بود، از آنِ خود کنند. در این میان آنکه زیان دید مردم بودند؛ چون از مواهب حکومت خدایی محروم شدند.