مدیریتِ دِهکوره با لولو خورخوره
فیلم سینمایی ویلیج یا همان روستای خودمان در یک دهات وسط جنگل اتفاق میافتد. اربابان روستا هر روز با القای وحشت از موجودات ترسناکی که بیرون از جنگلاند، جامعهشان را مدیریت میکنند. چنان ترس بر مردم سایه انداخته که کسی جرأت حرفزدن درباره آن موجودات را ندارد، چه برسد به تحقیق یا مقابله با آنها.
دختری نیمهکور برای بهبود پسر مورد علاقهاش تصمیم میگیرد جنگل را طی کند تا برای او دارو تهیه کند. با هزار مصیبت میرسد بیرون و گند کار درمیآید: اینجا یک منطقۀ حفاظتشده است و تمام این بساطها و وحشتآفرینیها یک بازی کثیف بوده. به نظر من هم فیلم پیام خاصی ندارد.
+ نوشته شده در شنبه هفدهم تیر ۱۴۰۲ ساعت 22:12 توسط ابرمیم
|