سفر زمینی به‌ویژه در جاده‌های کوهستانی حتماً بالش گردنی می‌خواهد که منِ نادان دیر یادم افتاد. هر بار که گردنیِ همسفر کناری را می‌بینم حرصم بیش می‌شود، و البته بی‌وقعی‌ام؛ درست مثل وقتی که همسر می‌گوید در مقام ام‌البنین راجع به کارت عرضِ حاجت کن و می‌گویم وقتی بزرگ‌حاجتم را ندادند، و جمله ناتمام می‌ماند. نادانی بد دردی‌ست که من غرقم در او.