🔺 یک سرِ سوزن هم نمی‌شود به این جماعت گفت مدیر. من می‌دانم میان این‌ها که مثلاً مذهبی‌اند و آن‌ها که مدعایی در این باره ندارند همان سرِ سوزن تفاوتی نیست، ولی من آن نامذهبی‌ها را خیلی ندیده‌ام. تا چشم باز کرده‌ام با همین حزب‌اللهی‌ها کار کرده‌ام و چاره دیگری هم نداشته‌ام. به هر حال زمانه این‌گونه چرخ زده و قسمت قابل توجهی از امکانات کشور در اختیار این عزیزان است. معیار سنجش‌هایشان شرکت در انتخابات و دانستن احکام و نماز جمعه و راهپیمایی و امثال این‌هاست. هر چه می‌گذرد بیشتر از این‌که سعید جلیلی رئیس جمهور نشد خرسند می‌شوم، هرچند مثل روز برایم روشن است که مسعود پزشکیان مملکت را به فنا خواهد داد و آن‌ها که به پایش کود ریختند تا رشد کند به‌سرعت میوه‌هایشان را از درخت نوبار او خواهند طلبید و آن روز شام سیاه مردمان ایران است؛ وقتی جایی پاسخ‌گوی نیازها و شنوندۀ حرف‌هایشان نیست و به سیم آخر خواهند زد. انا لله و انا الیه راجعون.

🔺 به من می‌گویند این‌همه نومیدانه ننویس و حرف نزن. من افق را کاملاً تاریک می‌بینم و محاصره را تمام‌شده می‌دانم. بدترین اتفاق آن است که دقیقاً همان‌ها که مثلاً ملت امیدی به آنان دارند، بزرگ‌ترین گندها را خواهند زد؛ آن هم نه از سر قصد و غرض، بلکه با کمال دقت و خوش‌نیتی. این جماعت با یک کلمه تعریف می‌شوند: خودبسندگی. البته شما خوانندۀ منتقد به حزب‌اللهی هم زیاد خوش‌خوشانت نشود. شما هم در سایه برای خودت بند و بساطی ساخته‌ای و یک خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام در آسمان‌ها پرداخته‌ای که در اجتماع کارکردی ندارد. شما هم مقصری. عرفانی دور از سیاست و دینی خالی از جامعه و بی‌ربط با مسائل روز و حل مشکلات مردم از شما صادر شده است. به همه‌چیز و همه‌کس نقد وارد می‌کنید و سرآخر این جایگاه را مخصوص امام سلام‌الله‌علیه می‌دانید و در روزگار غیبت تنها می‌گویید باید منتظر امر امام علیه‌السلام باشیم.

🔺 این‌گونه است که کسانی مانند من در هر محفلی پا بگذارند پیشاپیش متهم‌اند. و مدام در این شب‌های سیاه محرم زیر لبم زمزمه می‌کنم: چگونه بر تو بگریم که متهم نشوم؟ ما از همه معترض‌تر و گریان‌تریم بر شهید طف علیه‌السلام و از همه متهم‌تر. و تمام وجودم از این سوز غربت آتش می‌گیرد. هزار هزار حرف و حدیث و ماجرا در سرم می‌چرخد و همه را پشت لبانم مسدود می‌کنم تا شاید برای آنان درمانی یافته شود. مگر برای محاصرۀ حسین‌بن‌علی علیهماالسلام چاره‌ای یافته شد؟ امام علیه‌السلام را به بدترین وضع ممکن کشتند، همان‌گونه که انبیاء علیهم‌السلام را به نحوهای گوناگون کشتند و آب هم از آب تکان نخورد. اگر این حکومت حسینی باشد، واکنشی حسینی به اشدّ محاصره‌ها خواهد داشت و اگر خون حسین علیه‌السلام در رگ‌هایش نباشد، آن‌قدر مقدس خواهد شد که یزید هم به او التماس دعا بگوید. قشر اندکی از همین تماشاچیان سیاه‌پوش برای قتل مهدی غایب سلام‌الله‌علیه کافی‌ست. شاید خود من یکی از آنان باشم؛ من که پیش از آمدنش حکم تکفیرم آمده است.