حق با دریا
حق را به دریا میدهم مواج باشد
ماهی خورَد، کف آوَرَد، محتاج باشد
.
حق دارد این نیلیِ وحشی هر شب و روز
مشغول جنگ و کشتن و تاراج باشد
.
اکنون زمانِ توبهی گرگ است انگار
چون گردِ بتخانه پر از حجاج باشد
.
در آرزوی فیل عمری هندبازم
افسوس، دیدم در جگرها عاج باشد
.
از اشتیاق نیستی هستی بجویم
این میوههای تازه سهم کاج باشد
.
داری که سر را میدهد بر باد داری؟
این مزرعِ پنبه پیِ حلاج باشد
.
.
.
مرداد چهار
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۴ ساعت 0:53 توسط ابرمیم
|