خواندن در زندان
هفته پیش کتاب خاطرات مرد مجردی را خواندم که به گفتهی خودش به اتهامهای واهی زندان افتاده بود و تمامِ مدت چهار ماهی که در اوین به سر میبرد، کتاب خوانده بود. اتهامش تبلیغ علیه نظام بود. به گفتهی خودش با شخصی یکیبهدو گذاشته بوده و دادگاه آن شخص را نظام تشخیص داده و محبوسش ساخته. یک سال برایش بریده بودند که سرِ چهار ماه کرونا شروع شده و عفو خورده و رفته پیِ کارش.
کتابخانهی پر و پیمان زندان آن دوران کوتاه را برای او بهشت کرده است. در همان زندان نیز کتابی ترجمه کرده بود که بهزودی منتشر هم شد. فعالیتش در گردشگردی بود و یحتمل همین گردشگران مورددار بودهاند که او را زندانی ساختهاند. آنجا که عهد میکند تا آخر عمر صد کتاب در باب تکامل ترجمه کند و بنویسد، همت بلندش را در این راه باطل میرساند.
جالب اینجاست که هنگام خواندن مباحث تخصصی داروینیسم گیج و نامتوجه میشود، با این حال انگار از سرِ لجبازی این مسیر را رها نمیکند. بامزهتر اینکه مدعی است پیش از زندان حلقهی قرآنخوانی داشتهاند، ولی وقتی قرآنی بدون ترجمه به او میرسد، ناتوان از خواندنش میشود و تا رسیدن قرآنی با ترجمه نمیتواند آن را بخواند. میشود حلقهی قرآنخوانی برگزار کرد بدون اینکه حداقل عربیِ قرآن را یاد گرفته باشی؟
پس از آزادی با فعالیتهای فراوان میکوشد به زندانهای گوناگون کتاب برساند. هیچکس در این مرز و بوم کتاب را جدی نمیگیرد و عمدهی فعالان فرهنگی درگیر موش و گربه بازیهای رسانهایاند. خبر ندارند کتاب میتواند رابطهی قرنها را بگسلد و بسازد. آدمی که روشن است چندان باسواد نیست و گویا مدیر بخش تکامل انتشاراتی جهتدار در کشور است، مدام میخواند و مینویسد تا بخشِ جَوگیر جامعه را جذب کند و با ظاهر آگاهیرسانی و علم، در واقع جهل آنان را عمیقتر سازد. داروینیسم مکتبی است فاقد پایه و اساس و با تناقضات فراوان؛ مکتبی که تنها به این دلیل در آن دمیده میشود و قطعی انگاشته میشود و مخالفانش را قلع و قمع میکند که بهترین توجیه طبیعی برای سرمایهداری است.
اوضاعِ بهسامانِ زندان در جمهوری اسلامی بسیار شگفت بود. نمیشد باور کرد تا این حد زندانِ خوش و خرم و مؤدبی موجود است. راستی! این مرد مبارزه میکند که نظام کنونی ایران برافتد تا چه نظامی بیاید که اینگونه با مخالفانش تا کند؟ راضیام که تمدن ایرانی همچنان بر محور فرهنگ است و حداقل مخالفان حکومتها کتاببازند، هرچند کتبی کجمبنا. اگرچه روحیهی بیخیال و آمادهی سفر و مرگ نویسنده ممکن است در نقل سختیها رواداری به خرج داده باشد، ولی خاطرات خوشگذرانیهای بسیاری از زندانیان معروف در این نظام میتواند صحهای بر نوشتههای او باشد.