دنبالهدار
آن هیچ دنبالهدارم، پیغمبر بیمزارم
عمریست چوپان خویشم، سگ هم نشد یار غارم
.
بوی گلی در سرم نیست، گلدامنی در سرم نیست
پیراهنی در برم نیست تا سوی کنعان درآرم
.
روزان و شام غریبیست، از داغ ما را نصیبیست
در حلق من نیمه سیبیست، در باغ خونین بکارم
.
مشتی مگس در طوافم، چون مانده از راه قافم
بر بیکسی بسته نافم موسیقی شام تارم
+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 1:43 توسط ابرمیم
|