چارهای هم نیست
من این حرف را که میگویند آدمیان سیرمونی ندارند چندان نمیپذیرم. آدمی ظرفی ندارد که بخواهد چیزی در آن بریزد. در بهترین حالت به فضایی ابری وصل خواهد شد و این اتصال در قدم اول شخصیت را از او خواهد ستاند؛ یعنی دیگر خودش و ممیزهای شخصیاش در میان نخواهد بود. میلها و تمناها همه از میان خواهد رفت.
در گام دوم وجودی در کار نخواهد بود. نه آرزویی هست و نه آرزوکنندهای. وجود همهاش وهم بود و اکنون پرده برافتاده است و نه تو ماندهای، نه او. اتصال به بینهایت تو را نیست خواهد کرد. چارهای هم نیست. باید رفت.
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم بهمن ۱۴۰۳ ساعت 0:13 توسط ابرمیم
|