غزل گناهآلوده
چون تو را دوست دارم حزینم
نیستم خاک پایت غمینم
.
آ که در تنگِ اُنست بمیرم
با فراق تو از سرزمینم
.
ای گل باغ حسرت سلامت
ای معمای اندوه دینم
.
تا کجا دور از آغوش نوشت؟
مهر تابیدی و منگِ کینم
.
روز من شبنشین خیالت
آنِ تو برده آنات اینم
.
از تو شرمندهام ای غریبه
بی تو انگار تنهاترینم
.
مات افسوس دریاپرستم
سوی صحرا نرو دلنشینم
.
سالها ماهها هفتهها رفت
قصهٔ مصر تو کرده چینم
.
تو همانی که گفتی عزیزم
من همینم عزیزم همینم
.
دوست دارم تو را گرچه غرقم
در گناه زمان و زمینم
.
دوست دارم تو را گرچه مُردم
زیر خاکستر آتشینم
.
دوست دارم تو را ای سواره
گرچه بی اسب و بی پا و زینم
.
غم گرفتهست دامان روحم
با غمت تا قیامت عجینم
.
هست دارایی من گناهم
ناامیدم نکن نازنینم
.
.
.
.
چهارشنبه یک فروردین سه
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 3:29 توسط ابرمیم
|